در صنعت بازیهای ویدیویی استدیوهای زیادی وجود دارند که تخصصشان در ساخت یک سبک خاص یا حتی یک ip خاص است در این بین سبک ریسینگ به دلیل پیچیدگی و تفاوتهای فراوانی که با دیگر سبکها دارد، میزبان تعداد زیادی از اینگونه استدیوها است. criterion و codemasters دو استدیویی هستند که محوریترین کار و فعالیتشان ساخت ریسینگ بوده و در این زمینه نیز از بهترین استدیوهای حال حاضر به شمار میآیند. Criterion سال پیش با ساخت آخرین نسخه از سری NFSتاحدودی امیدها را ناامید کرد و آب سردی بر شور و شوق طرفداران خود ریخت. اما هم اکنون کدمسترز آمده است تا با ارائه آخرین ساختهشان در سبک ریسینگ، نشان دهد که هنوز هم یکی از مدعیان اصلی به شمار میرود.
در واقع استفاده از کلمه «ریسینگ» برای نام بردن از این سبک کمی کلی گویی به حساب میآید. در نسل حاضر به خصوص در سالهای اخیر با پیشرفت و توسعه این سبک و افزوده شدن بر تعداد طرفداران آن، ناشران بسیاری در صدد ساخت یک عنوان در این سبک برآمدند تا بتوانند بخشی از این بازار بزرگ و هیجان انگیز را از آن خود کنند. در همین راستا شاهد نوآوریها و خلاقیتهای فراوانی در این سبک بودیم. شاید در گذشته میشد یک بازی را با گفتن شبیهساز یا آرکید بودن آن به راحتی معرفی کرد اما هم اکنون با گسترش این سبک به نظر میرسد مرزبندیها تا حدودی در حال کم رنگ شدن هستند. عناوینی مانند Horizon- Dirt- Grid با استفاده از مکانیزمهای هیجان انگیز هر دو شاخه شبیهساز و آرکید اقدام به جذب طرفداران هر دو سبک کردهاند و به نوعی دایره وسعت مخاطبین خود را بسیار گسترده کردهاند. Grid2 نیز همانند نسخه پیشین خود در این دسته جای میگیرد. منتها میتوان Grid2 را سرآمد اینگونه بازیها دانست که با گیمپلی دقیق و جذاب خود یکی از دقیقترین و مناسبترین گیمپلیهای نیمه آرکید- نیمه شبیه ساز را پدید آورده است.
تمرکز در G2بر روی کنترل همه جانبه و 100درصدی ماشین است به گونهای که حسی شبیه به یک بازی سیمولیشن را القا کند. تخریبپذیری وسیع نیز از دیگر عوامل نیمه شبیه ساز شدن این عنوان است. به گونهای که آسیبهایی که در طول مسابقه به ماشینتان وارد میشود تنها محدود به یک سری تغیرات فیزیکی در ظاهر ماشین نمیشوند و بر عملکرد و دستورپذیری اتوموبیلتان نیز بسیار موثرند. از سوی دیگر همین المان باعث جذابیت وصف ناپذیری در مسابقات میشود؛ اگر فلشبکهایتان تمام شده باشد به طور ناخوآگاه احساس اضطراب و پریشانی سراغتان خواهد آمد چون اگر در این حالت تصادف شدیدی بکنید و اتوموبیلتان از کار بیافتد دیگر قادر به ادامه مسابقه نخواهید بود و باید سراغ گزینه ری استارت بروید! از سوی دیگر اگر آسیب وارده به ماشینتان در حد از کار افتادن کامل ماشینتان نباشد، تا آخر مسابقه باید عدم فرمانپذیری کامل و انحراف به چپ یا راست ماشین را تحمل کنید و استراتژی خود را برای ادامه مسیر تغییر دهید که حقیقتا هیجانی بینظیر را سبب میشود که در کمتر عنوانی به این صورت قادر به تجربه آن خواهید بود. در سالهای اخیر جهتگیری مشهودی که بین بازیهای این سبک مشاهده میشود، حرکت آنها به سمت open world شدن و ارائه دنیایی وسیع برای جستوجو و کاوشگری است. چیزی که اخیرا در فورزا هورایزن به بهترین شکل ممکن دیدیم. این رویکرد مطمئنا جذابیتهای بسیاری دارد و علاوه بر افزودن به عمق گیم پلی بر ساعات آن نیز به شدت تاثیر مثبت میگذارد به طوری که تا مدتها میتوان با یک بازی سرگرم بود. اما همانطور که کدمسترز اعلام کرد انتخاب این سیستم بسته به نوع نگرش و هدف بازیساز میتواند متغیر باشد. در G2 مهمترین کار شما رقابت است، رقابت به هر قیمتی! G2 تمامی المانها و جذابیتهای open world بودن را فدای این هدف کرده است تا مخاطب در این بازی فقط و فقط بر روی مسابقات متمرکز شود. در واقع تجربهای که شما در G2 از رانندگی خواهید داشت تنها محدود به لحظات پر استرس و دلهره آور مسابقه و به چالش کشیده شدن توسط رقیبانتان است. پس اگر میخواهید در دنیای بازی بی هدف پرسه بزنید و از مناظر آن لذت ببرید، G2 دنیای ایده آل شما نیست!
البته دورنماها و مناظر طبیعی بسیار زیبا و متنوع هستند. به لطف برگزاری مسابقات در نقاط مختلف جهان، از آمریکا تا خاورمیانه و ژاپن را زیر پای خواهید گذاشت. طبیعتا طراحی هنری نیز در لوکیشنهای مختلف، متفاوت است و تنوع بصری قابل قبولی به بازی میدهد. البته چیزی که از لحاظ بصری همیشه جلوی چشمتان است، رنگبندی خاص و تا حدود کمی اغراقآلود بازی است. کنتراست بالای محیط بیشترین چیزیست که در نگاه اول نظر مخاطب را جلب میکند. فرقی ندارد مسابقهتان در چه کشوری برگزار شود؛ همیشه شاهد رنگبندیهایی گرم و جذاب هستیم که البته در نقاط کوهستانی به سبب شرایط محیطی تا حدودی از آن کاسته میشود. با توجه به openworld نبودن بازی کیفیت دورنماها و محیط اطراف جاده میتوانست بسیار بهتر باشد. کافی است تا مقابل تماشاگران کنار جاده از رقابت دل بکنید و بایستید تا کیفیت و طراحی ضعیف تماشاگران و از آن مهمتر بافتهای تا حدودی بیکیفیت را مشاهده کنید که البته با توجه به ذات بازی که هیجان و سرعت است، چندان به چشم نمیآید و میتوان از آن صرف نظر کرد. مسابقات بازی شامل استایلها و انواع گوناگونی هستند که بعضا بسیار نوآورانه و هیجان انگیزاند. از مدهای معمول بازیهای ریسینگ میتوان به مسابقات 8نفره یا بیشتر اشاره کرد که باید برای اول شدن بجنگید. Face off از دیگر مدهای جذاب بازی است که به جرات یکی از زیباترین Face offهایی خواهد بود که تجربه خواهید کرد. به لطف مسابقات دونفره که در این مسابقات تجربه میکنید، هوش مصنوعی به طور کامل نمود مییابد که بی انصافی است اگر بخواهیم از آن ایراد بگیریم. در واقع هدف اول رقبا اول شدن در مسابقات است و پس از آن عذاب دادن شما! پس دیگر بی جهت شاهد جنون آنی رانندگان دیگر نخواهیم بود که رقابت را رها کنند و فقط به نابودی شما فکر کنند. در مراحل انتهایی و تقریبا از سیزن 3 به بعد که سختی بازی بیشتر میشود، به طبع آن هوش مصنوعی نیز خودنمایی بیشتری میکند.
یکی از مسابقات نو آورانهای که در G2 شاهد آن خواهیم بود رقابت بین دو راننده است اما نه برای اول شدن یا رکورد زدن بلکه برای جمع آوری امتیاز بیشتر آنهم از طریق سبقت گرفتن از ماشینهای داخل جاده بدون برخورد کردن به آنها و موانع اطراف جاده! همانطور که میبینید هدف فقط رسیدن عقربه سرعت سنج شما به بینهایت نیست بلکه سنجش مهارت رانندگی شما نیز در اولویت بسیاری از مسابقات قرار دارد. از مهمترین ویژگیهای یک ریسینگ جذاب تعدد وسایل نقلیه قابل انتخاب است. اما بگذارید سوالی مطرح کنم؛ چرا تعدد اتوموبیلها در بازیهای این سبک اهمیت دارد و از ویژگیهای مهم یک بازی به شمار میرود به طوری که در بازی هایی مانند Forza و GT با وجود داشتن المانها و ویژگیهای منحصر به فرد بسیار همچنان تعداد ماشین ها، یکی از مهمترین اخبار هر نسخه از آنهاست؟ میتوان از دو منظر به این موضوع نگریست. از دیدگاه اول میتوان به تنوع طلبی مخاطب اشاره کرد و اینکه ماشینهای مختلف، از نظر بصری تنوع خوبی به بازی میدهند. اما از منظر دیگر میتوان به تغییر گیم پلی و المانهای آن بسته به ماشینهای مختلف اشاره کرد. یعنی شما هر اتوموبیلی انتخاب کنید بسته به شرایط موتوری و فیزیکی آن باید استراتژی خود را در بازی عوض کنید. G2 از نظر تعداد ماشینها آمار امیدوار کنندهای ارائه نمیدهد و مقایسه آن با عناوینی مانند GT تنها موجب دلسردی است اما از دیدگاه دوم بسیار موفق عمل کرده است.
یعنی هر ماشین در G2 ویژگیهای خاص خود را دارد و به جرات تجربهای که در این بازی با ماشینهای مختلف کسب میکنید تجربهای کاملا نو و پویا خواهد بود که در عین به چالش کشیدن تواناییهای شما، از یکنواخت شدن بازی میکاهد. طراحی ظاهری اتوموبیلها نیز به طور کلی مناسب و گاها متغیر است. تاثیرات نورهای محیط بر اتوموبیل شما و بازتاب آن از بدنه ماشین بسیار دقیق و چشمنواز بوده و به نوعی اتوموبیل شما را چشمنوازترین و پویاترین شیئ در دنیای Grid ساخته است. البته در بخش گرافیکی همه چیز کامل و بی نقص نیست! کیفیت سایهها مخصوصا سایه ماشین بر روی جاده اصلا مطلوب نبوده و علیالخصوص وقتی اتوموبیل خود را از جلو نگاه کنید کیفیت پایین سایهها بسیار به چشم میآیند. یکی از خبرهایی که سروصدا بسیار زیادی کرد نبود دوربین Cockpit در بازی بود که اگر منصفانه نگاه کنیم آسیب چندانی به تجربه بازی نزده است و با توجه به مصاحبههای سازندگان، طرفداران کم این دوربین، نبود آن را توجیه میکنند. مورد بعدی، لرزش دوربین است. هرچه ماشین شما سبک وزنتر باشد لرزشهای بیشتری را حس خواهید کرد که سبک بودن اتوموبیل را القا میکند. این سبک بودن در نحوه کنترل ماشین نیز دخیل بوده و انحراف ماشین و چپ کردن آن را راحتتر میسازد. به طور کلی تقریبا تمامی عوامل بازی در خدمت گیمپلی و کنترل دقیق بازی هستند. در ابتدا بازی سعی دارد تا با نشان دادن وجه آرکید خود نظر این دسته از مخاطبین که گیم پلی آرکید را میپسندند جلب کند و در ادامه گیم پلی بازی بیشتر بر مهارت و دقت شما در کنترل اتوموبیلتان تکیه دارد بطوریکه در سیزنهای پایانی با اینکه ماشینهای پر سرعتی در اختیارتان قرار میگیرد، بیشترین چیزی که در این مراحل نیاز دارید حفظ کنترل و تعادل ماشین است. در واقع هرچه به پایان بازی نزدیک میشوید بازی بیشتر بر المانهای شبیه ساز خود تکیه میکند.
از دیگر نکات بازی طراحی جادهها و پیستها بوده که به نظر در این مورد اصل غافلگیری مورد توجه سازندگان بوده است! در برخی از مسابقات به دلیل متغیر بودن مسیر مسابقه، نقشهای در اختیارتان قرار نمیگیرد و عملا نمیدانید چه در انتظارتان است؛ چیزی که علاوه بر افزودن هیجان باعث میشود گاها پای خود را بر پدال ترمز نیز بفشارید! تخریب پذیری ویژگیای است که در حال جا افتادن بین تمام بازیهای سبک ریسینگ است و هم اکنون تمام بازیها حداقل تخریب پذیری ظاهری را دارند. G2در این زمینه دست مخاطب خود را باز میگذارد. میتوانید از منو تنظیمات تنها دمیج فیزیکی را فعال کنید یا اگر فکر میکنید دست فرمان خوبی دارید دمیج فنی را نیز به آن اضافه کنید! دمیج فنی معمولا به انحراف به چپ و راست و یا از کار افتادن کامل ماشین محدود میشود اما در دمیج فیزیکی شاهد انعطاف پذیری و به نوعی دقت بالا هستیم. تا آخرین لحظاتی که بازی را تجربه میکردم شاهد آسیبها و ضربات جدیدی بودم که به اتوموبیلم وارد میشد. صادقانه بگویم انتظار همچین تنوع و دقتی را نداشتم! بسته به شدت و جهت ضربه، نوع تخریبپذیری نیز متفاوت است؛ بعنوان مثال اگر ضربه کوچکی به پشت ماشینتان وارد شود ممکن است صندوق عقب کمی تکان بخورد ولی اگر برخورد شدیدتری رخ دهد، در سرعتهای بالا بدلیل جریان هوا صندوق عقب بطور کامل باز میشود و یا کنده میشود و ...
در G2 استفاده از موسیقی کم ولی تاثیر گذار است. اغلب در بین منوها و لودینگها شاهد موسیقیای جذاب و تاثیر گذار هستیم ولی به محض شروع مسابقه تنها صدای رقابت است که میماند! البته گاها در برخی مسابقات حساس استفادههای مقطعی و کوتاهی از موسیقی میشود. همچنین در طول مسیر اگر از کنار تماشاگران بگذرید گاها صدای فریاد و تشویق آنها را میشنوید و حتی گاهی صدای ترسیدن آنها را نیز میشنوید در محل خط پایان نیز این صدای فلاشهای عکاسان است که حکمرانی میکند. در کل بخش صداگذاری و موسیقی کامل بوده و جزئیات زیادی را نیز شامل میشود. G2 بازیای است که در آن قرار نیست همیشه پیروز باشید و رتبه هایی غیر از اولی نیز در آن طعمی شیرین خواهند داشت. بازیای که اگر بتوانید با سیستم دقیق و ریزبین کنترل و فیزیک آن آشنا شوید تجربهای بسیار لذت بخش از ادغام سبک آرکید و شبیه ساز خواهد بود و به شما ثابت میکند که هیجان فقط در فشردن پدال گاز نیست!
منبع: bazicenter